«من نگرانت هستم»
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ب.ظ
«من نگرانت هستم»
این جمله یعنی چی؟ وقتی یه نفر این رو به من میگه منظورش چیه؟ من چه حسی از این جمله پیدا میکنم.
این جمله رو میشه از دو جایگاه مشاهده کرد. یکی از دید گوینده، و دیگری شنونده.
وقتی شخصی این جمله رو میگه دقیقا منظورش چیه؟ نگران بودن به آینده اشاره داره. شخصی نگران هست که چه اتفاقی برای شما پیش میآید. غم به گذشته اشاره داره. شخصی از اتفاقی که برای شما افتاده غمگین است. آیا میشه قوت این دو حس رو مقایسه کرد؟ اگر شخصی برای شما ارزش زیادی قائل باشد، گفتن کدام جمله محتملتر است؟
وقتی شخصی این جمله رو میگه نگران این هست که اتفاقی که بعدا برای شما میافتد بد باشد. اما مشکلی وجود دارد. لزوما گوینده و شنونده نظر مشابهی در باب «بد بودن» یک عمل ندارند. پس گوینده در واقع با این کار قصد دارد نظر خودش را به شکلی احساسی به شنونده تحمیل کند و بگوید کاری کن که آن اتفاق بد نیافتد. ممکن است شنونده تا قبل از این جمله قصد کمک به وقوع آن اتفاق را داشته باشد. شنیدن این جمله چه قدر ممکن است روی آن شنونده تاثیر بگذارد؟
این جمله میتواند حس «دوست داشتن و دوست داشته شدن»(طبقه سوم هرم نیازهای مازلو) را به جوشش درآورد. اگر شنونده در این حس کمبودی داشته باشد، این جمله میتواند به کلی نظر وی را تغییر دهد. همچنین میتواند حس «امنیت»(طبقه دوم هرم نیازهای مازلو) را هدف قرار دهد. به عبارت دیگر، این جمله به عنوان یک تحدید نیز قابل برداشت است. حال تحدید از طرف گوینده باشد یا از جانب احساس نگرانی شخصی که «نکند تمام جوانب را بررسی نکرده باشم».
هر دو این برداشتها با قاطعیت اعلام میکنند که گوینده از شنونده میخواهد کاری را انجام ندهد. پس این جمله در اصل شنونده را به یک زورآزمایی فرامیخواند. یک جنگ.
کمی بیشتر درباره احساسی که با شنیدن این جمله به دست میآورید فکر کنید.
- ۹۶/۰۵/۲۱